کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 25 روز سن داره

پسرم اسطوره دنیای منی

شیطونکم دوست دارم

1392/11/9 22:57
397 بازدید
اشتراک گذاری

سلااااااااااااااااااااااااام.

یه سلام مخصوص به بابا رضامون که الان پای اینترنت نشسته تا این مطلب بیاد بالا. عاشقتیممممممممممممم بابا رضا. همکلاسی خیلی مخلصییییییییییییییییییییییییییم.

 

بریم سراغ کیان.........

آقا کمککککککککککککککککککککککک          یکی بیاد ما رو نجات بده.

این فسقلی شیطون شده چه جورررررررررررررررررررررررررررر؟

واقعا از کنترل خارج شده.

مامانم داره میگه بگو ماشالله.

ماشالله ماشالله پدر منو، مادرمو و ... در آورده این جوجه.

اصلا نمیشه یه لحظه تنهاش گذاشت. چون........

یاد گرفته خودش رو به پشت محکم وِل کنه. اگه از کنارش پاشیم خودش رو به پشت وِل میکنه و سرش رو محکم میزنه زمین. این نحوه اعتراض به تنها بودنشه.

 

 

یه چند وقت پیش تو خونمون وقتی داشت رو تختش میچرخید سرش خورد به دیوار. من خیلی ترسیدم و با صدای بلند گفتم واااااااااای. این فسقلی از این مُدل ترس من خوشش اومد. الان هر وقت میخوابه رو تشک خودش رو میکشه کنار دیوار و سرش رو میزنه به دیوار. بعد برمیگرده منو نگاه میکنه ببینه ترسیدم یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تو این عکس داره کلاغ پر بازی میکنه

 

تازگیا تو روروئکش حرکات آکروباتیک انجام میده. از تو روروئک خم میشه، دستش رو میزنه به زمین. رسما جفت پاهاش از زمین کنده میشن. همش باید یکی پشت سرش باشه که بگیردش. دیروز مامانم بیرون بود. منم داشتم براش شیر درست میکردم. تو یه لحظه روروئکش رو چپه کرد و با کله خورد زمین.

کلی گریه کرد. همون لحظه پیشونیش یه کم ورم کرد ولی بعد خوب شد. من خیلی ترسیدم.

 

 

عصر که دوباره گذاشتیمش تو روروئک، همین کار رو خواست تکرار بکنه که بَرش داشتم و به مامانم گفتم دیگه روروئک رو جمع کن. روروئک محروممممممممممممم

گذاشتمش رو زمین پیش خودم و شروع کردم به درس خوندن. در عرض چند دقیقه همه بساطمو به هم ریخت. یه کتاب خیلی مهم  داشتم که خیلی وقته دیگه چاپ نمیشه و منم کُپیشو داشتم. پاره اش کرد .

تازه با کاغذ صورت خودشم زخم کرد. در عرض نیم ساعت چنان قشقرقی برپا کرد که رفتم روروئک رو آوردم و گذاشتمش توش.

امروز با مامانم رفته بودن جلسه قرآن. اونجا آقا هوسِ راه رفتن کرده و مامانمو مجبور کرده بلندش کنه و کلِ خونه رو تو اون جمعیت باهاش قدم بزنه. یکی از دوستای مامانم که این صحنه رو دیده گفته بیا من یه وسیله بهتون بدم تا باهاش زودتر راه بیفته. عصری رفتیم آوردیمش.اینه.

 

 

خیلی به کار نمیاد. سر شبی دوباره افتاد به غُر زدن و جیغ و داد. تو ترافیک شدید،رفتم براش تاب خریدم. 

 

 

خیلی دوسِش داره. خیلییییییییییییی. هم میترسه هم ذوق میکنه.

 

فعلا خوبه . از این به بعد وقتایی که رو زمین بند نمیشه میزاریمش اون تو. تا بین زمین و آسمون حال کنه.

 

 

حالا کِی یاد بگیره با این تاب آکروبات بازی کنه خدا داند.

 این دو تا عکس آخر رو خودش از خودش گرفته. حیفم اومد نذارمشون. باشن یادگاری به عنوان اولین آثار عکاسی کیان خان

 

 

جالب اینجاست که هر وقت میگم وای خدایا این چرا آرووم نمیگیره، مامانم میگه به خودت رفته. بابام میگه تو خیلی شلوغ تر بودی.آخآخآخآخآخآخآخ

 

گویا باباش خیلی آروم بوده ولی من............ شرمنده ام به خدا.

آخه مادر تو این اوضاع دَر هَم بَر همِ درس و زندگی من ، اینم ارث بود تو از من بُردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

شیطونکم دوست دارم اندازه ای که ماهی آبُ دوست داره

شیطونکم دوسِت دارم اندازه ای که خسته خوابُ دوست داره

دوسِت دارم اندازه آسمون و ستاره ها

دوسِت دارم اندازه شن های توی صحراهاااااااااا

شیطونکم دوسِت دارم

 

این شعر آخر تقدیم به سه نفر

رضا

کیان

مریمِ نازم, مامان محمد پارسا ،که این شعر رو تو دوران خوابگاه و لیسانس با هم میخوندیم.

(یادته تاپایی؟؟؟؟؟؟؟)

 

دوستدار همگی شما مامانای مهربون و گُلای نازتون

پریسا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مهسا
10 بهمن 92 0:00
آفرین دیگه کیان جون واسه خودش مردی شده..حالا صبر کن راه بره..اونوقت دیگه قیافت دیدنیه... مانی که پدر منو در می آورد. واقعا نمی ذاشت درس بخونم. داد و بیداد هم می کرد... عاشق کتاب کاغذ های من بود... الانم می رم خونه مامانم وضع همینه... ای جان ماشالا نازتر شده دلم می خواد محکم بگیرم بغلم فشارش بدم.
قویترین مامان دنیا
پاسخ
مرسی مهسا جون. انشالله به زودی زود نی نی خودت بیادو پدرت رو در بیاره
مهديه
10 بهمن 92 0:17
پريسا جون ماشالا به كيان كه ميدونه چه كنه مامانش ونگران كنه وچطوري به خواسته هاش برسه....عزيزم بچه الان ديگه وقت شيطونياشه طبيعيه....واي راه بيوفته همه چي بالاي كمدا بايد برهبازم ماشالا به كيااااااااان....دسا ماماني هم درد نكنه برا پسري تاب گرفته تا حالشو ببره
قویترین مامان دنیا
پاسخ
واای مهدیه جون بذار طاها جون به دنیا بیاداونوقت داد تو هم در میاد
مثل هیچکس
10 بهمن 92 0:37
عزیزم اینا که چیزی نیست بزار به امید خدا راه بیفته ببینیم اون موقع چی میگید ماشالا روز به روز بزرگتر میشه وشیطنتها هم .......بازم خوبه فعلا میشه توی تاب نگهش داشت ،ولی از الان خیلی دلم میخواد ببینم برای تاب بازیش چه شاهکاری توی سرش داره این وروجک خان
قویترین مامان دنیا
پاسخ
سلااااام. میام حتما شاهکاراش رومینویسم
مامان مینا
10 بهمن 92 10:15
فدای کیان جون اا مامانی خب باید شیطونی کنه دیگههههآفرین کیان جونم که اینهمه شیرین و بلایییییی
قویترین مامان دنیا
پاسخ
بعععععععععععله دیگه. شیطونی کنه. ما که حرفی نداریم.
مامانی کسرا
10 بهمن 92 15:56
عزیزم چه شیطون شده ماشالله خدا حفظش کنه چقدر تابش قشنگه مبارکت باشه عمه جون
قویترین مامان دنیا
پاسخ
مرسیییییی. این تاب خیلی کمک دستمون شده خیلیییییی
المیرا
10 بهمن 92 22:30
ای جونم . خدا قوت پریسا جون . واااااااای که چقد کارای کیان با مزه اس از عکسهاشم شیطنت میباره . تاب قشنگشم مبارک
قویترین مامان دنیا
پاسخ
مرسی المیرای عزیز. ممنونم از حضور همیشگیت.
مامان ایمان
11 بهمن 92 1:08
سلام عزیزم می بینم که پسرمون حسابی شیطون شده الهی خالش قر بونش بره عزیزم از اینا ایمان تو ایران داشت یعنی واسش خریدیم که زود راه بره ببین که کیفی هم می کنی فسقلییییییییییی تابتم مبارککککککککککک اون خیلی نازههههههههههه پریسا جون ببوسشششششششش کیان نازوووووو
قویترین مامان دنیا
پاسخ
سلاااااااام. خوبی خاله جون؟ این وسیله به دردتونم خورد؟؟؟؟؟؟ ممنونم عزیزم که همیشه بهمون سر میزنی
مامان لیانا
11 بهمن 92 16:18
عزیز دلم چه خوشگل تاب بازی میکنه..تاب مبارکت باشه..مامانی کم کم که عادت کنه تو تابش لالا میکنه
قویترین مامان دنیا
پاسخ
فعلا که فقط بلده تو تاب جیغ بزنه. فکر نکم خوابش ببره چون سوار تاب که میشه خیلی سرحال میشه.
مریم مامان پارسا
11 بهمن 92 17:52
سلاااااااااااااااااااااام بر عزیزای دلم اول شرمنده دیر دارم نظر میذارم ,این چند روز زیاد خونه نبودم,با موبایل هم نمیشه درست حسابی نظر گذاشت, و اما بریم سر اصل مطلب... بوسسسسسسسسسسسس کیان شیطون بلا داد مامان رو در آوردیا.... مبارکهههه تاب تاب عباسی ,لذتشو ببر خالهههههه حافظت عالیههههههههه مامان پریسا,من فقط اولشو یادم میاد اونم الان که داری میگی ممنونم یار دیرین ,ممنونم.....
قویترین مامان دنیا
پاسخ
سلااااااام مریم نازم. اِ اِ اِ من فکر میکردم تو بیشتر از من یادت مونده باشه،آخه تو درگیری فکریت کمتره. من همیشه این شعر و شعر خوشگلی و مه جبینی و نازنین مریم و آهای خوشگلِ عاشق رو به یاد اون روزامون زمزمه میکنم. یادش بخیر
مامان ایمان
11 بهمن 92 18:22
سلام پریسا جون نه خیلی زیادددددددددد
قویترین مامان دنیا
پاسخ
میگم . آخه خیلی اعتباری بهش نیست.
فریده
12 بهمن 92 9:38
عزیزم کیان خیلی بامزه است خوردنی هست ، بذار شیطونی کنه . بذار همه جا رو بهم بریزه . فقط سالم و سلامت باشه . ما هم از خداوند واسه مامان پریسا و مامان پریبا صبر جمیل آرزو می کنیم این تاب که خریدی واقعاً عالی هست ، پرهام هم داشت فقط مواظب باش اگه به سمت جلو خم بشه با سر می افته . ما یه پتو مسافرتی می گذاشتیم جلوی بدنش که نتونه به جلو خم بشه . ولی یه مدتی با همین تاب پرهام رو می خوابوندم . از خدا می خوام که خودش مواظب کیان کوچولو باشه .
قویترین مامان دنیا
پاسخ
پتو مسافرتی پیشنهاد خوبی بود. حتما میزارمش. کیان تو تاب کلی سرحال میشه. فکر نکنم خوابش ببره
شیما
12 بهمن 92 11:53
آخ جووووووووووووووووووووووون ازین هفته میریم تاب بازی اسباب بازیمون عوض شدهورااااااااااااامبارکت باشه زندایی الهی چقدبانمک شدی خداحفظت کنه برامون
قویترین مامان دنیا
پاسخ
آره بیاین. البته تاب بلیطیه. باید بلیط بخرین
مامانی غزل جون
12 بهمن 92 12:33
قربون شیطونی هات خاله یادم میاد دختر خاله های من که از شیطونی های بچه هاشون ناله میزدن و آخرش هم کار به کتک کاری و ... میکشید,مادر بزرگم میگفت بچه اگه شیطونی نکنه سالم نیست باید بردش مریض خونه پرسیا جونم درس و دانشگاه یه کنار ولی از این دوران با کیان بودن لذت ببر یه روزی میرسه خیلی دلت برا این روزها تنگ میشه و فقط" یادش بخیر "برات میمونه وای چه نصیحت مادر بزرگانه ای نوشنم همیشه شاد باشی
قویترین مامان دنیا
پاسخ
سلاااااااااام مامانی غزل جوونم. مرسی از دلسوزیات گلم. تمام سعیمو میکنم که به کیان خیلی برسم.
مهدیه مامان محمد کیان
12 بهمن 92 14:31
عزیزم انشاالله خدا برات حفظش کنه محمد کیان من الان که چهار ماهشه منو درگیر خودش کرده خدا به داد من برسه وقتی هم سن کیان جان شد !!!!!!!!!!!!!از همین الان غصه ام گرفته!!!! عزیزم با تبادل لینک موافقی؟
قویترین مامان دنیا
پاسخ
مرسی گلم. خوش اومدین به وبلاگ پسرم. خدا پسر شما رو هم حفظ کنه. منم با تبادل لینک موافقم ولی متاسفانه آدرستون اشتباهه. نمیتونم پیداتون کنم.
احساس جوانی
13 بهمن 92 0:49
هزار ماشاالله چه پسر با نمکی ، خدا حفظش کنه براتون و همینطور سایه شما بر سرش مستدام باشه ، آره پسر بچه ها به نسبت دختر کوچولو ها شیطون ترن دیگه از حالا هم شیطنتش بیشتر میشه چون روز به روز کنجکاویش نسبت به محیط اطرافش بیشتر میشه و میخواد هر چیزی رو لمس کنه
قویترین مامان دنیا
پاسخ
آره عزیزم. کم کم دارخه میشه مثل فشفشه. اصلا یه جا بند نمیشه
مریم
16 بهمن 92 14:31
چه باحال شده پسرتون. هزار ماشاءالله
قویترین مامان دنیا
پاسخ
ممنون از لطفت گلم