کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 24 روز سن داره

پسرم اسطوره دنیای منی

کیان کوچولو یه کار بزرگ کرد

1392/5/24 18:58
261 بازدید
اشتراک گذاری

یه روز صبح از خواب پاشده بودم و تو آشپزخونه مشغول بودم که دیدم کیان داره با صدای بلند قهقهه میزنه. ترسیدم اومدم هال دیدم پسرم یاد گرفته به شکم بخوابه. انقدر از این کار خودش کیف کرده بود که نگو.

 

 

 

اینم یکی دیگه اش

 

من و باباشم خیلی از اینکار لذت بردیم. فقط مشکل اینه که هنوز راه برگشتن به حالت اولیه رو بلد نیست و نمیتونه برگرده. اونقدر اینجوری میمونه که مامان یا بابا بیاد کمکش کنه.

زودی بزرگ شو کوچولو . خبببببببببببببببببب

خدایا شکرت پسرم داره یزرگ میشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

عمه سودابه
25 مرداد 92 11:55
آره والله عمه جون.ما راه که هیچ،شب و روز داریم میدوییم هیچ جا هم نمیرسیم.
مامان ساینا
28 مرداد 92 9:44
عزیزم آفرین دیگه داری مردی میشی
قربونش برم مامان پریسا کم کم یاد میگیره به امید خدا
ببوووووووووووووووس پسرمونو


مرسی خاله.شما هم ساینا جون رو ببوس