کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 29 روز سن داره

پسرم اسطوره دنیای منی

کیان ما ،این روزها

1392/8/23 19:23
1,952 بازدید
اشتراک گذاری

سلااااااااااااااام

اول اینکه بگم من امروز یاد گرفتم که چه جوری تو متنم حرکه گذاری کنم و بسیار از این موضوع خوشحالم.

زین پس شاهد بسیاری حرکه و تشدید و از این جمله نمایشات در متنهای ما خواهید بود. (دوباره من یه چیز نو یاد گرفتم. هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا)

کیان کوچولو در اواسط هشت ماهگی:

کاملا غلت میزنه و اگه چیزی رو بخواد ،اونقدر میچرخه و میچرخه تا برسه به اون وسیله. شبا کنار من میخوابه،دم در پا میشه.

چهار دست و پا به عقب میره . کمرش رو بلند میکنه و یهو خودش رو سُر میده عقب. به جلو بلد نیست بره.

 

 

کلمه های ماما، بابا ، دَدَ  و آق قا و آی دَدَ رو میگه.

ماما میدونه منم. بابا فقط بابا رضاشه. مثلا وقتی لپ تاپ روشن میشه و عکس بابا رضا رو روی صفحه میبینه تند تند میگه بابا بابا بابا.

منظورش از آق قا اشاره به اینه که این شعر رو براش بخونم:

آقا سلام، خانوم سلام ، الاغ سوارم من

اگه شما رو زیر کنم تقصیر ندارم من

الاغ من پیره، پیره ، پیره

ترمز نمیگیره،گیره، گیره

یواش یواش آی آقا ، برو کنار آی خانوم

یواش یواش آی آقا ، برو کنار آی خانوم

 

تقریبا همه دور و بریاش رو به اسم میشناسه. به خاله زهراشم ارادت خاصی داره.

با تلفن با بابا رضا و خاله زهرا صحبت میکنه و کلی براشون قهقهه میزنه .

عاشق حموم کردنه. وقتی بپرسم کیان بریم آب بازی ؟ پاهاش رو محکم با خوشحالی میکوبه.

میوه دوست داره. غذا همه چیرو مزه میکنه. در حد یه قاشقم اگه بخوره من سجده شکر به جا میارم.

ادای خندیدن همه رو در میاره.

 

ما کلا گریه این بچه رو ندیدیم مگر زمانی که خوردنیش رو از دستش بگیرن. اینم شده بازی جدید خاله و داییش. میوه شو از دستش میگیرن. کیانم جیغ و سیلی به اونا که میوه شو پس بگیره. ضرب دستشم بد نیست خدا رو شکر.

آب خیلی میخوره. هر وقت بهش آب بدیم با اشتها میخوره. به دکترش گفتم گفت به خاطر شیر خشک و سرلاکشه.

منو بوس میکنه. وااااااااااااای خدای من پسر من منو بوس میکنه. فقط منو . البته اون سری که باباش پیشمون بود بابا رضا رو هم بوس کرد و بابا اونقدر خوشحال شد که انگاری دنیا رو بهش دادن.

 

رو روئک کیان براش کوتاه شده بود. کلا پسرم ماشالله اش باشه ارث قد زیاد داره. داییش دو متر تمام قد داره. من خودم تو دخترا با 175 سانت قد ، قد بلند حساب میشم و بابا رضا هم که ده سانت از من بلندتره. و این یعنی ما باید میگشتیم یه رو روئک که قدش بلندتر باشه پیدا کنیم.

زمین و زمان رو بهم زدیم . همه روروئک ها یه اندازه بودن تا اینکه یکی راهنماییمون کرد گفت روروئکای قدیمی کوتاه بلند میشن. رفتیم پیداشون کردیم. از اون قدیمیا. تقریبا اندازه اش بود. از این روروئک دو تا رنگ سبز و آبی مونده بود. کیان رو گرفتم جلوشون و پرسیدم مامان کدومو میخوای؟

فروشنده از اینکه من به کودک هشت ماهه فرصت انتخاب داده بودم خنده اش گرفت. کیان یه نگاه به سبزه کرد. یه نگاه به آبی و دوباره یه نگاه به سبز. بعد پاشو زد به آبیه. فروشنده مات مونده بود. گفت کوچولو سبزو نمیخوای؟ کیانم با دستش محکم سبزه رو پس زد.زبانزبانزبانزبانزبانزبانزباننیشخندنیشخندنیشخندنیشخند

 

 

جدیدنا با هم دالی بازی میکنیم. یعنی من میرم قایم میشم. یه هو پیدا میشمو میگم "دالی" و کیان کلی کیف میکنه.

از دندون خبری نیست، ولی  خیلی زبونش رو میکشه رو لثه هاش و دهنش رو یه جور خاصی کج میکنه.

 

 

 

دیگه اینکه ماساژ دوست داره. شبا میخوابه رو پامو با لوسیون ماساژش میدم.

اینو بگم که عاشق خودکار و دفتر و کتابه. جلد همه دفترامو پاره کرده. لوازم التحریر رو به هر اسباب بازی ترجیح میده.

 

بساط خواب و شیر خوردنشم مثل قبله فرقی نکرده.

 

 

 خلاصه که این فسقلی ما داره روز به روز شیرینتر میشه. خدا رو هزار مرتبه شاکرم به خاطر پسرم.

خدایا به تو میسپارمش غنچه زندگیمو.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مهسا
23 آبان 92 19:24
آفرین پریسا جون خیلی خوشم اومد. بهش حق انتخاب میدی وافعا کیف کردم. از لوازم تحریر خوشش می یاد؟باید هم خوشش بیاد...وقتی پدر مادرش همش درس می خونن.
قویترین مامان دنیا
پاسخ
واقعا بساطی داریم موقع درس خوندن.
المیرا
23 آبان 92 19:48
ایشالا روز ب روز شاهد قد کشیدن کیان جون باشیم ..
خاله زهرا
24 آبان 92 10:44
خدایاشکرت بخاطر کیان .بخاطر کنارمابودنش. من که انقدبهش عادت کردم که وقتی یه روز نمی بینمش دلم واقعامیگیره .خدایا کیان مارو حفظ کن .دردوبلات به جونم خاله جون
مامانی غزل جون
24 آبان 92 15:52
خدا حفظش کنه چه سبز بهش میاد
فریده
25 آبان 92 9:20
به خاله زهرا و دایی جون بگو میوه از دستم نگیرن ، ناراحت می شم . آخه خوبه منم شلوارشونو بکشم پایین. خوب بَد دیگه . از طرف کیان کوچولو
ماماني كسرا
25 آبان 92 12:47
مباركت باشه عزيزم منم عاشق رنگ ابيم
قویترین مامان دنیا
پاسخ
کیانم زرد و آبی خیلی دوست داره
مثل هیچکس
25 آبان 92 13:44
از گل پسرمون بعید نیست با یه بابا ومامان تحصیلکرده اونم عاشق لوازم التحریر باشه
قویترین مامان دنیا
پاسخ
متاسفانه اسباب بازیه خطرناکیه.
مریم
29 آبان 92 17:52
هزار ماشاء الله مامانی. شما چه پر کارین. هر وقت می یام. کلی مطلب گذاشتین خدا حفظ کنه این کوچولوی نازتون رو
لیلا
2 آذر 92 20:16
هزار ماشاله چقدر ناز شده از الان میخاد پرفسور بشه البته بی تقصیره وقتی 3 ماهش بود تو شکم مامان پریسا بس ذره ای میخوند با اون استاد ...........
قویترین مامان دنیا
پاسخ
واااااااااااااااای خدای من ببین کی اومده؟ لیلا جون خوش اومدی. بالاخره ما رو پیدا کردی. فقط تو میتونی منو کاملا درک کنی لیلا جون. چون تو هم سر کلاس همون استاد بودی. انشالله به زودی زود خبر نی نی دار شدن شما رو هم میشنویم و یه وبلاگ هم واسه نی نی خاله لیلا راه می اندازیم.آمین