بازم سرماخوردگی
تو چند روز گذشته،کیان خیلی بیقراری میکرد. اشتهاش خوب بود.تب نداشت ولی غر میزد و حال بازی نداشت. بردمش دکتر ،گفت یه سرماخوردگیه ویروسیه. فقط یه شربت سرماخوردگی داد . این دکتر کیان رو خیلی قبول دارم. هر چی بگه قبول میکنم و چرا نمیگم. یه چیز دیگه که گفت این بود که فسقلی ما یه کم کم خونی داره و باید دوبرابر معمولش قطره آهن مصرف کنه و سوپ عدس و گوشت بخوره. دو روزه دست بکار شدم. خدا رو شکر کیانم مثل باباش گوشت خیلی دوست داره و برخلاف بقیه غذاها برای گوشت خوردن داوطلبانه دهنش رو باز میکنه . فکر کنم دوره نقاهت بیماریش تموم شده.در کل حالش خوبه. خدا رو شکر
متاسفانه خاله زهرا سرما خورده و تا خوب نشه نباید بیاد اینجا. چون اگه کیان رو ببینه محاله خودش رو کنترل کنه و ماچش نکنه. طفلی ساعتی دو بار زنگ میزنه و میپرسه تا کی نیام؟؟؟چند شنبه بیام؟؟؟؟
خاله جون زود خوب شو.ما هم طاقت دوریت رو نداریم. بدون تو به ما هم سخت میگذره. لطفا زودی خوب شو .باشه؟؟آفرین
این عکس آخر از واکسن شش ماهگیه کیان جامونده بود. میخ آوردم کوفتمش اینجاااااااااااا. ببین