کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

پسرم اسطوره دنیای منی

مراسم شیر خوارگان حسینی

1392/8/17 14:19
610 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااااااااااااام

یکی از چیزایی که من همیشه آرزوشو داشتم این بود که خدا یه نی نی خوشگل به من بده تا من ببرمش مراسم حضرت علی اصغر.

آخیییییییییییییییییییییییییییییییییشششششششششششششششششششششش

به آرزوم رسیدم.

دیروز مامان پریبا یه بلوز سبز با نوشته یا حسین روش برای کیان خرید. بابارسول هم یه زنجیر زرد کوچولو برا پسرما گرفت. خاله زهرا هم لباسای مخصوص مراسم رو برا پسرم آورد. خلاصه...............

همه دست به دست هم دادن تا پسرمون شد این شکلی

 

رفتیم مسجد نرجس خاتون. کلی شلوغی کرد. کلی وسط گریه مردم با صدای بلند خندید و بابا  بابا کرد.بعدم تو بغل من خوابش برد.

 

خیلی مراسم خوبی بود.کلی بچه اونجا بود. خیلیا اومده بودن که از خدا بچه روزی بگیرن.بچه مریض هم خیلی آورده بودن.....

خدایا هر کس آرزوی بچه دار شدن داره به آبروی حضرت زهرا دامنش رو سبز کن.

خدایا به آبروی شهید این ماه ،هیچ بچه ای مریض نباشه. خدایا هیچ پدر و مادری رو با بچه شون امتحان نکن. خدایا به آبروی علی اصغر همه بچه ها رو سالم نگه دار ،کیان کوچولوی ما رو هم همینطور.

 

خدایا پسرمو به تو میسپارمش. در سایه مهربانیت حفظش کن.آمین یا رب العالمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

خاله زهرا
17 آبان 92 14:31
خدایاشکرت بخاطر کیان بخاطراین نعمت قشگت هرروز وهرثانیه سربه سجده بذاریم هم کمه بخاطرداشتنت خاله جون
مهسا
17 آبان 92 14:46
پریسا جون انقدر با احساس بود اشک تو چشام جمع شد...نازی..کیان جون چقدر عوض شده..نشناختمش

مرسی. شبیه دخترا شده بود با روسریش
راضیه
17 آبان 92 15:14
سلام

منم دانشجوام ومتاهل

داروسازی میخونم. دکتراس.سخته خیلی

بخاطر همسرم نرفتم شهرای دیگه و همدان میخونم..دلم خیلی بچه میخواد.از طرفی درسام خیلی سنگینن نمیدونم چکارکنم




سلام. خوش اومدی عزیزم. جای خوبی اومدی. من هم مشکلات شما رو داشتم. نمیدونم شما چند سالتونه و شرایط زندگیتون چطوره. درس خوندن با بچه خیلی سخته ولی اگر مامانت کنارتون باشن خیلی کمک بزرگیه. به نظر من بچه دار شدن هم سن بخصوصی داره. فقط سالم به دنیا آوردن بچه مهم نیست و تربیتش و میزان وقتی که میتونی برای بچه ات بذاری هم خیلی مهمه. هر چی سن بالاتر میره آدم حوصله کمتری برای بچه اش داره.البته به نظر من. در هر صورت من راضیم از اینکه همه کارام همزمان شدن و در نهایت وقت فارغ التحصیلیم پسرم هم از آب و گل در اومده. برای شما هم آرزو میکنم که خدا بهترینها رو رقم بزنه عزیزم. بازم به ما سر بزنید.


مامان سام
18 آبان 92 4:38
وای عروسک زیبا چه ملوی شدی
خدا نگهدارت باشه عزیز دلم



مرسی خاله مهربون. سام عزیزمون رو ببوس
فریده
18 آبان 92 8:41
چقدر کیان جان توی این لباس سبز رنگ زیبا شده . امیدوارم حضرت علی اصغر نگه دارش باشه.


مرسی. خدا پرهام جونمونم حفظ کنه انشالله
مامانی کسرا
18 آبان 92 17:58
کیان جون چقدر مامانت دعاهای قشنگی بلده
انشالله خدا هیچ پدر و مادری رو با بچه اش امتحان نکن الهی آمین
خدا کیان کوچولوی ما رو هم سالم و شاد نگه داره


مرسی عمه جون که بهمون سر میزنی. خدا کسرامونم برامون نگهداره انشالله
بابایی غزل جون
20 آبان 92 17:53
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآممممممممممممممیییییییییییییییییینننننننننننننننننننننننننننن
قویترین مامان دنیا
پاسخ
خدا غزل جونمونم حفظ کنه برامون