کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

پسرم اسطوره دنیای منی

روزهای آخر هشت ماهگی

1392/9/1 21:08
224 بازدید
اشتراک گذاری

سلااااااام

سلام به روی ماه پسرم،همسرم و همه دوستان عزیز وبلاگیمون. خوبین انشالله؟

ما هم خوبیم خدا رو شکر. گویا چرخ زمونه نمیخواد بچرخه تا این 25 روز تموم شن و ما برگردیم سر خونه زندگیمونناراحتناراحتناراحتناراحتناراحتناراحتناراحتناراحت

احساس میکنم تا هفته پیش روزها تندتر میگذشتن ولی تازگیااااااا

کیان ما هم که این روزا مشکل بی خوابی پیدا کرده. تو خواب بیقراری میکنه. ساعت سه ،چهار از خواب بیدار میشه،غلت میزنه، بعضی وقتا ناله میکنه،بعضی وقتا میخنده بلند بلند.

خلاصه هر طوری هست یکی دو ساعت از نیمه شب رو بیداری اجباری داریم.

شیرش میدم،جاش رو عوض میکنم، رو پام میزارمش،پامیشم میچرخونمش.....خمیازهخمیازهخمیازهخمیازهخمیازهخمیازهخمیازه

بی خیال............

میگذرونیم روزگار رو. خلاصه که وقتی کیان میخوابه دیگه من بیداره بیدارم.

 

 

امروز داشتم دقت میکردم که خیلی وقته که من در شبانه روز بیشتر از سه یا چهار ساعت نمیخوابم.

البته همین قدر خوابیدن برام کافیه. عادت کردم به کم خوابی.چشمچشمچشمچشم

امروز مامان پریبا گردو خریده بود. این گردوها برا مدت یک ساعت کیان رو سرگرم کردن. کلی باهاشون بازی کرد. یکی یکی برشون میداشت پرتشون میکرد. یا به هم میکوبیدشون.

مکافاتی داشتیم برای جمع کردنشون. (یاد گردوهای باغ مادر پری(مادربزرگ بابارضامون) بخیر).

 

 

راستی تازگیا پسرم خیلی با روروئکش حال میکنه. دیروز با روروئک وارد سفره شد و ظرف آب رو ریخت. بابا رسول و مامان پریبا کلی ذوق کرده بودن. خدا رو شکر میکردن و میگفتن اولین خرابکاریه کیان. لبخند

 امروز هم گذشت. بابا رضامون امروز در تنهایی مطلق خیلی بهش سخت گذشته بود. منم که بهش فکر میکنم روزگارم تلخ میشه. روزشمار پایان دوری شروع شده و من دارم بی تاب تر میشم.

باز هم به امید روزهای روشن و شیرین آینده به جلو پیش میریم. تا خدا چی بخواد....

حتما که خدا بهترین رو برامون میخواد و مقدر میکنه. مثل همیشه.

مثل روزایی که از ازدواج ، اونم با اینهمه اختلاف مسافت و فرهنگ و زبان میترسیدم و خدا بهترین رو برام رقم زد.

مثل زمانی که بعد از دوبار  بارداریه ناموفق،  از بچه دار شدن  میترسیدم و خدا بهترین نعمتش یعنی کیان رو برام روزی فرستاد.

مثل ......

مثل همیشه.

آره خدای خوبم مطمئنم که تو برامون بهترینها رو رقم میزنی.

خدایا به خاطر تمام نعمتهایی که به من عطا کردی تو رو شکر میکنم.

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان ایمان
1 آذر 92 22:56
سلام پریسا جون خوبی؟ تونستی بزاری فیلمهارو ازت دیگه خبری نشد
قویترین مامان دنیا
پاسخ
سلام عزیزم. مرسی از راهنماییت.آره یاد گرفتم. انشالله یه فیلم خوب میگیرم میزارم.مرسی گلم. بازم ممنون
فریده
2 آذر 92 9:45
پیش به جلو واسه بهترین ها. این زمان هم تمام می شه و به زودی همسر مهربونتون رو می بینید ولی سعی کنید همه کارهای دانشگاه رو به موقع انجام بدهید که توی اون زمان نگران دانشگاه و این مسائل نباشید. موفق باشید.
قویترین مامان دنیا
پاسخ
مرسی. چشم حتما کارامو جفت و جور میکنم.
مهسا
3 آذر 92 0:19
سلام مامان کیان. من اومدم.عزیزم ایشالا زودی کارات روبرا می شه. می ران تو آسمونا هستمی پیش عشقت. من که ال
قویترین مامان دنیا
پاسخ
انشالله. کلی خوش بگذرون
مامانی کسرا
3 آذر 92 0:48
شاید داره دندون در میاره؟ به قول بابا مهدی کسرا چون میگذره غمی نیست!اگه نمیگذشت سخت بود خوب و خوش باشی
قویترین مامان دنیا
پاسخ
دعا کن برامون سودابه جون.
مثل هیچکس
3 آذر 92 10:58
آرزوهایمان را برآورده میکند همان خدایی که آسمان را برای خنداندن گلی میگریاند . پس بالاخره شمارش معکوس شروع شد ایشالا به سلامتی بگذره ودوباره جمع خونوادگیتون جمع بشه .
مامانی غزل جوون
3 آذر 92 14:52
منم گردوووووووووووووووووو میخوام
قویترین مامان دنیا
پاسخ
عزیززززززززززززززززززم
مامان ایمان
4 آذر 92 15:37
ندا
4 آذر 92 22:16
ایشاالله همیشه روزگار بر وفق مراد باشه عزیزم
قویترین مامان دنیا
پاسخ
مرسی گلم
مامان آرشیدا
15 دی 92 11:13
وای عزیزم دخترمنم اینطوری شده شبا الکی تو خواب گریه میکنه نمیدونم چشه دارم دیوونه میشم
قویترین مامان دنیا
پاسخ
من دیوونه شدم رفت خواهر. خدا کنه زودی خوب شن فسقلیامون