کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

پسرم اسطوره دنیای منی

تحریمهای بین المللی دامن کیان رو گرفت

1392/5/24 18:39
309 بازدید
اشتراک گذاری

همونطور که گفتم از اول سه ماهگی کیان پستونک میخورد و این امر باعث شد که روز به روز شیر من کمتر بشه .خیلی از این بابت عصبی بودم.خیلی اذیت شدم،تا بالاخره در اواخر چهار ماهگی کلا کیان از شیر مادر محروم شد و شیر خشکی شد. اول آبتامیل میخورد.بعد به پیشنهاد شیرین جون بهش بیومیل پلاس دادیم. خیلی شیر خوبی بود.هم چرب بود و هم شیرین. از اونجایی که بابا رضا شیر خشک خیلی دوست داره و مدام شیرای کیان رو تست میکنه به این شیر علامت استاندارد داده بود.بار آخری که ارومیه بودم عمو حجت و خاله زهرا و بابا رسول لطف کردن و شهر رو زیر و رو کردنو 11 تا شیر برا کیان خریدن. من فکر میکردم این مقدار شیر تا آخر 6 ماهگیه پسرم کافی باشه . فکر خشک شدن شیر خودم رو نمیکردم. گریه

خلاصه شیر تموم کردیم و تحریمهای بین المللی دامن کیان ما رو گرفت. شیر بیومیل پلاس گیر نیومد. همون آپتامیل اولی هم گیر نیومد. کل کرمان رو گشتیم .حتی به بازار سیاه ،که میشه دور و بر مشتاق، هم سر زدیم نبود که نبود. یه نصفه روز کیان شیر پرچرب دامداران خورد.این شیر رو دوست داره و قبلا هم امتحانش کرده(من خودمم از 2 روزگی شیر گاو خوردم).تا اینکه عصرش دایی فردین(دایی بابا رضا) لطف کردن و برامون 3 تا بیومیل خالی پیدا کردن. فرداشم 5 تا شیر نان برامون خریدن. (خدا خیرتون بده دایی فردین.خدا نازنینتون رو براتون حفظ کنه)

الان کیان این دو مدل شیر رو داره ولی هیچکدوم رو دوست نداره.وقتی میخوام پستونک رو نزدیک لباش کنم یا با دستش شیشه رو میزنه یا اینجوری میکنه ببینین

 

 

 

انقدر لباش رو محکم به هم فشار میده که اصلا اجازه نمیده پستونک وارد دهنش بشه. دیروز دیدیم از صبح تا ظهر لب به شیر نزده،شیرای نانش هم هنوز به دستمون نرسیده بود،رفتیم شیر دامداران خریدیم. متاسفانه پرچربش گیرمون نیومد،کم چرب خریدیم. آقا اولش خوشحال شد ،یه کم که مزه کرد پسش زد و دیگه دهنش رو وا نکرد.

 

خدایا بچه های مردم با آب قند بزرگ میشن حالیشونم نمیشه.این پسر ما تو 5 ماهگی شیر کم چرب رو از پر چرب ،بیومیل پلاس رو از بیومیل خالی تشخیص میده.خدایا توبههههههتعجبتعجبتعجب

 

خیلی دارم بابت شیر خوردنش اذیت میشم. خیلی غصه میخورم که شیرش رو دوست نداره.چیییییکار کنم خدایا. خودت کمکمون کن این کوچک خان رو بزرگ کنیم.

 

من و بابا رضا از بس غصه شکم پسرمون رو خوردیم ،مردیم...............

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

عمه سودابه
25 مرداد 92 11:57
مرسی عمه جون.دستت درد نکنه.خدا کسرا جونت رو برات حفظ کنه.طفلکی کیان از دیشب تا الان فقط یکبار شیر خورده.خیلی داره لاغر میشه.داریم غصه میخوریم.


خاله زهرا
25 مرداد 92 18:37
خاله فدات پسرم مگه من مردم که توگشنه بمونی اخ که چقدبامزه میشی تواین عکس نخودبالام
مامان ساینا
28 مرداد 92 9:46
عزززززززززززیزم
آخه چرا نمیخوری خوشکلم؟ اتفاقا مامانی دیروز دنبال شیر برا ساینا بودم مثل اینکه کلا به داروخونه شیر نمیدن از این به بعد باید بریم هلال احمر پرونده تشکیل بدیم شیر بگیریم...بیومیل داره اما بیومیل پلاس نمیدونم حالا یه سر برین..راستی فقط صبح ها پرونده تشکیل میدن


سلام عزیزم. ما از تبریز بیومیل پلاس گیر آوردیم .حالا تا پایان شش ماهگی داره تا بعدش ببینیم دوباره تو این مملکت چه خبرا میشه