کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

پسرم اسطوره دنیای منی

تولد عمه سودابه و خاله زهرا

1392/8/14 23:22
1,253 بازدید
اشتراک گذاری

جیغ و دست  و هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

هورررررااااااااااااااااااااااااااااااااا                                 هوررررررراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

 

توی دنیای به این بزرگی با اینهمه آدم رنگارنگ توش،من و بابارضا هرکدوم یه خواهر داریم و جالب اینکه هر دوشون در نیمه آبانماه به دنیا اومدن.

پس امروز پانزدهم آبان ماه مصادف است با   تولد عمه سودابه و خاله زهرا

اینم عکسای عمه جون و خاله زهرا درست در لحظه تولد کیان در بیمارستان

 

(عمه سودابه جونمون)

 

 (خاله زهرامون)

 

عمه سودابه عزیز،انشالله در کنار کسرای عزیز و آقا حامد در سلامتی و آرامش کامل، زندگی رو در بهترین شکل تجربه کنید. تولدت مبارک سودابه جون. یه بوس محکم و پرقدرت که تا سوئد برسه از طرف ما تقدیم به شما.

 

خاله زهرای عزیز،عروسک بچگیای من،برایت بهترینها رو در کنار عشقت عمو حجت آرزومندم. انشالله زندگی همیشه بر وفق مرادت باشه. تولدت مبارک عزیزیم ننسی.

 

کیان کوچولو هم به نوبه خودش گلای عروسکیش رو تقدیم میکنه به عمه و خاله عزیزش.

 

 

 

ای وای تولد که بدون کیک نمیشه اینم کیکتون.

 

چون که هر دوتون لاغرید میتونید تا ته کیک رو بخورین. نوش جونتون.

خدایا عمه سودابه و خاله زهرای ما رو در سایه مهربونی خودت حفظشون کن.

آمین

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مهسا
15 آبان 92 0:05
به به امروز چه خبره؟چه اتفاق جالب. هر دو تولد در یک روز.
مبارک باشه.سودابه جان و زهرا جان تولدتون مبارک
وای کیکمنم می خوام...اوه شکلاتی هست که خیلی دوست دارم. به بهحالا من این کیک دیدم تا صبح خوابم نمی بره...چی کار کنم؟؟؟


مهسا جون اگه بلد بودم کیک بپزم حتما برات می پختم میاوردم عزیزم. به این بهونه دورز هم هم بودیم. ولی حیففففففففففففففف
مامانی کسرا
15 آبان 92 2:17

عزیزم،پریسا جان ممنون ازاین همه لطفت
خیلی سورپرایز شدم،این قشنگترین تبریک تولد بود که تا حالا گرفتم
میدونم خیلی این روزا حال و حوصله نداری،تنهایی و این تنهایی داره اذیتت میکنه،اما مطمئن باش هم آخرش خوب میشه هم به نتیجه میرسه.
انشالله به زودی همه چی رو به راه میشه
من و تو هم باید دایم به هم یادآوری کنیم نگران نباش درست میشه!
هر کدوم به نوعی
زندگی با همیناش قشنگه
همیشه به حامدم میگم فک کنم هر دختری تو زندگیش دو تا راه داره یا با یه مرد 7 یا 8 سااااال بزرگتر از خودش ازدواج کنه که همه شرایطش آماده باشه!
یا با یه پسر که هم سن و سالش و عاشق هم شدن و واسه رسیدن به هم کلی بالا و پایین داشتن و حالا مجبورن واسه رسیدن به شرایط خوب سااااااااالها تلاش کنن!
بسته به آدمها و نگاهشون به زندگی هر دختری یه راه رو انتخاب میکنه!
نه میشه بگی این خوبه نه بگی اون بده!
اما من و تو راه دوم رو انتخاب کردیم پس تلاش مییییییی کنییییییم
چون محکومیم به این کار عزیزم همونجور که رضا گفت.
پس به قول مهدخت که همیشه به من میگه تو غربت دست پسرتُ بگیر و محکم باش تو هم محکم باش
و خوشحال که زندگیت هدف داره نه پوج و تو خالیه که مجبور باشی واسه مردم نقش بازی کنی و هر روز یه جور بزک دوزکش کنی بخوای به رخ همه بکشیش!
گاهی سختیهای زندگی آدما اینقدر قشنگه که بقیه غبطه همین سختی رو میخورن!
پس ما باید صبور باشیم و قوی

کیان عزیزم،شما خودت گل بودی عزیز عمه
الهی دورت بگردم مرسی خوشگلم،مرسی آقا.
مرسی جنتلمن عمه
خدا حفظت کنه
مواظب مامانت باش عزیزم


سلام سودابه جون. خوش اومدی . دلتنگت بودیم. خوشحالم که خوشت اومده. انشالله 120 ساله شی و در کنار خانواده گلت خوشبخت باشی.

مامان فرح
15 آبان 92 8:49
کیان عزیزم چقدر خوشکل و بزرگ شده ای ما دل تنگت هستیم خدا کنه روزهای دوری زودتر تمام شود تو و مامانت بیاید

ممنون از گلهای زیبا مثل خودت که میخواستی واسه تولد عمت و خالت بفرستی







خدا کنه مامان فرح. ما هم خیلی دلمون برای شما تنگ میشه
فریده
15 آبان 92 11:29
چه خواهر شوهر و خواهر خوبی هستی که با این همه مشغله ذهنی به یادت بود و یه پست رو بهشون اختصاص دادی. و چه خوب شد که من پست شما رو به موقع خوندم که بتونم به سودابه جون تبریک بگم.

امیدوارم همیشه جمع خانوادگی تون گرم و صمیمی باشه.

از طرف من به زهرا خانم هم تبریک ویژه بگید.








مثل هیچکس
15 آبان 92 12:47
تولد این دو عزیز رو تبریک میگم ایشالا که تولد 120 سالگی رو جشن بگیرن ،مادر خانمی گل ،منم متاسفانه مثل شمایه خواهر دارم وهمیشه افسوس میخورم که چرا فقط یکی دارم چون تنها چیزیه که هر چه بیشتر داشته باشی بهتره . حالا خدا همین یه دونه ها رو هم برامون حفظ کنه .متاسفانه نسل بعد از ما هم همین یه دونه ها رو هم ندارن .

بله موافقم. هیچ چیز جای خواهر خوب رو نمیگیره
خاله زهرا
15 آبان 92 14:41
باتشکراز محبت شما ما به دنیا امدیم ایشالا تولد کیان جون عسل خاله
مامانی غزل جون
15 آبان 92 22:17
مبارک باشه عزیزم
خانمی هرچی کدهارو میزارم فقط کد وارد وب میشه و چیزی جز حروف انگلیسی نمیاد



نمیدونم به خدا. ثبت تغییرات میزنید؟تو وبلاگ ما بک گراند عوض میشه.
مامان ایمان
15 آبان 92 22:20
هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله .
حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا


محتاجیم به دعا عزیزم
المیرا
15 آبان 92 23:36
واااای من دیر رسیدم به وبلاگ سر بزنم.. زهراااااجونم از وبلاگ کیان کوچولو تولدتو تبریک میگم،کلی ارزوهای خوب خوب برات دارم


تولد سودابه خانوم هم مبارک باشه ایشالا ..


مرسی عزیزم. بابت کادوی زهرا هم هممون تشکر میکنیم.دستت درد نکنه گلم
مثل هیچکس
16 آبان 92 12:39
...........|""""""""""""""" " """"""""|\|_
...........|..........*____* ........|||"|""\___
...........|________________ _ |||_|___|)
...........!(@)'(@)""""**!(@ )(@)***!(@)''
به اندازه یه کامیون وبلاگمو با مطالب جدید آپ کردم - بدو بیا


الان میام
مریم
16 آبان 92 15:11
سللللللللام. چه جالب مگه میشه. چه تفاهمی. امیدوارم همیشه سالم باشید و برقرار


تفاهم در حد تیم ملی داریم ما. ببییییییییییییییییین
ندا
16 آبان 92 18:42
عزیزم ممنونم که اومدی پیش ما. با کمال میل باهاتون دوست میشم و لینکت کردم