کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه سن داره

پسرم اسطوره دنیای منی

این چند روز

سلاااااااااااام خوبین عزیزانم؟؟؟؟؟؟ ما هم خوبیم خدا رو شکر. تجدید قوا کردیم .   اول از روز اومدن رضا بگم.رضا ساعت 9 شب میرسید.قرار بود با مامانم و کیان برم دنبالش.     خیلی دلم میخواست با کیان دو تایی بریم دنبالش ولی میدونستم که حتما باید یکی باشه که کیان رو تو ماشین نگه داره. از خونه اومدم بیرون. کیان هم بغلم بود. سوار شدیم. ماشینو روشن کردم. مامانم هنوز از خونه بیرون نیومده بود، دیدم که موقعیت الانم برای رانندگی بد نیست. یهو زد به سرم و حرکت کردم. مامانم از خونه اومد بیرون دید ما داریم میریم. اومد سمت ماشین که من گفتم تو نیا ما دو تایی رفتیم. از اون صحنه فقط صدای جیغ مامانم که میگفت وایستا منم بیام. تنهایی ...
28 بهمن 1392

تولد زندایی شیما

و چه لطیف است حس آغازی دوباره و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای تنفس... و چه اندازه عجیب است، روز ابتدای بودن!! و چه اندازه شیرین است امروز روز میلاد... روز تو... روزی که تو آغاز شدی!!! ‏”تولدت مبارک زندایی”   شیمای عزیز،تولدت مبارک . . . ...
25 بهمن 1392

چگونه کودکانی با شخصیت تر داشته باشیم؟

والدين ضمن اين که مقداری از خصايص خود را به فرزندانشان بطور موروثی منتقل می کنند، بايد بکوشند شخصيت آنها را طوری شکل دهند که آنان به آسودگی با محيط اطراف و مردم اجتماع خويش سازگاری بيابند و در زندگی روزمره خود دچار مشکلات اساسی نباشند؛ البته اين موضوع حائز اهميت است که از يک پدر و مادر دارای شخصيت متعادل اجتماعی انتظار می رود فرزند را از مراحل اوليه تولدش چنان پرورش دهند که در تمام مراحل زندگی دارای شخصيتی انسانی و روحيه متعادل روانی باشد. شخصيت از ديدگاه علم روان شناسی به اين شکل تعريف شده است: شخصيت عبارت است از کل خصوصيات انسان، پس همه افراد در هر سن و موقعيتی دارای شخصيت هستند. به گفته پاره ای از روان شناسان شخصيت از ابتدای تولد ت...
18 بهمن 1392

تقدیم به دوستان گلم

سلااااااااااااااام دوستای گلم. خوبییییییییییین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از مطلب دیروز متوجه شدم که خیلی از شما مامانای عزیز مثلِ من خاله قورباغه رو دوست داشتین ولی خُب شعراش یادتون رفته بود. گفتم بیام شعرش رو براتون بنویسم. شاید شما هم دوست داشته باشین برای نی نی تون بخونینش. آدرس جایی هم که بتونین کلیپ تصویریشو دانلود کنین میزارم براتون.   بچه جون، هِیییییییییییییییییییییییییییییییییی کی بود کی بود کی بود، اونو صدا کرد ؟ از بین صد تا بچه، بچه جونو سوا کرد ببین چه دسته گلیه ! فدات بشم الهی ! چه خوشگلی چه ماهی ! کله گنده داره   اما سواد نداره کی گفته بیسواده نه خنگه و نه ساده با زنداییش رفته به ...
15 بهمن 1392

زمزمه های مامان برای کیان

سلاااااااااااااااااااااام دیشب وقتی مامانم داشت کیانُ میخوابوند طنین لالایی اش منو یاد شعری انداخت که چند سال پیش برای اولین بار شنیدمش. چند سال پیش وقتی داشتم لابلای نوارای قدیمی میگشتم، یه نوار کاست پیدا کردم که روش نوشته بود: "پریسا" وقتی گذاشتمش تو دستگاه، صدای مامانمُ شنیدم که داشت برای من لالایی و شعر میخوند و صدای خودم که داشتم دَدَ و دِقِل دِقِل میگفتم. کلمه ای که الان کیان خیلی تکرار میکنه.مامانم میخوند: اِی دختر خوشگلم، امید جان و دلم بخند برای مامان، دنیا وفا نداره کلبه ی کوچک ما، بی تو صفا نداره مامان پریبا میگه من خیلی از شنیدن این شعر خوشحال میشدم.   *******************************************************...
14 بهمن 1392

سفر سلامت

سلاااااااااااااااااااااام شنیدین که میگن همه چیز نو و جدیدش خوبه، دوست کهنه و قدیمی اش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا راسته واقعا امروز با دوستِ قدیمی ام مهسا جون قرار گذاشتیم تا بریم بیرون و همدیگه رو ببینیم و یه جورایی با هم خداحافظی کنیم. صبحی مهسا اومد دنبالم و زدیم بیرون. کلِ شهر رو با هم گشتیم تا یه کافی شاپ پیدا کنیم. هیچ کدوممون درست شهر رو نمیشناختیم. دورتا دور شهر رو چرخیدیم. رفتیم جاهایی که ازش خاطره داشتیم. الان که دارم این مطلب رو مینویسم تازه از مهسا خداحافظی کردم و هنوز اشکام دارن میریزن. هنوز نرفته دلم براش تنگ شده. مهسا از اون آدماییِ که شناختنشون سخت نیست. مثلِ آینه پاک و زلالِ. اصلا پیچیدگی نداره که شناختنش سخت باشه. و الان دوس...
12 بهمن 1392

طعمِ شیرینِ یک آرزویِ رسیده

سلاااااااااااااااام     امروز خدای مهربون با لطف بیکرانش آرزوی دو تا از دوستانِ عزیز منو برآورده کرد. اول، دوستِ گلم،مثل هیچکس عزیز که باردار بودن و آرزو داشتن نی نی اش دختر باشه و امروز که جنسیت نی نی مشخص شد، خداوند مژده اومدن دختر نازش رو بهش داد. دوست عزیزم مبارکت باشه.انشالله قدم دخترت خیر باشه برات. و دومی، دوست و همکلاسی دوران دبیرستان و فوق لیسانسِ من، مهسای عزیزززززززززززم، کسی که بیشتر از هرکسی تو دنیا منو درک میکرد و مثل من از همسرش(همکلاسیش) به علت تحصیل دور بود . الان که وبلاگ مهسا رو باز کردم، خبر قبولیش و رفتنش پیش همکلاسیمونو خوندم. خیلی برات خوشحالم مهسای عزیز. بالاخره صبوری و تلاشت نتیجه داد. این ...
11 بهمن 1392

شیطونکم دوست دارم

سلااااااااااااااااااااااااام. یه سلام مخصوص به بابا رضامون که الان پای اینترنت نشسته تا این مطلب بیاد بالا. عاشقتیممممممممممممم بابا رضا. همکلاسی خیلی مخلصییییییییییییییییییییییییییم.   بریم سراغ کیان......... آقا کمککککککککککککککککککککککک          یکی بیاد ما رو نجات بده. این فسقلی شیطون شده چه جورررررررررررررررررررررررررررر؟ واقعا از کنترل خارج شده. مامانم داره میگه بگو ماشالله. ماشالله ماشالله پدر منو، مادرمو و ... در آورده این جوجه. اصلا نمیشه یه لحظه تنهاش گذاشت. چون........ یاد گرفته خودش رو به پشت محکم وِل کنه. اگه از کنارش پاشیم خودش رو به پشت وِل میکنه و سرش رو مح...
9 بهمن 1392

اولین عکسهای یازده ماهگی

  امروز کلی خودش رو زخمی کرده. خیلی خسته و بی جونم. فردا میام مینویسم چی به سرم آورده امروز این فسقلی.       خوب ببین... زندگی زیباست... رنگارنگ است... روزها خوبند... ماه ها بهترند... و سالها عالی ترند... می گذرند.... و تو تمامی خوبی ها را تجربه میکنی... قدم هایت که ایستاد... روبرویِ خدایی... رویِ ماهِ خدا را همانجا ببوس       تا فردا ، خدانگهدار ...
8 بهمن 1392